بیشه نور

خاطرات اقایی و گل دختر

بیشه نور

خاطرات اقایی و گل دختر

معرفی

سلام

کلی حرف و خاطره واسه گفتن دارم اما نمیدونم از کجا شروع کنم .
اول یه خورده از خودم میگم .



اول اینکه من این وبلاگ رو زدم تا هم خاطراتمون رو ثبت کنم هم اینکه امیدوارم دوستهای خوبی  پیدا کنم


الان که دارم مینویسم حدودا ۵ ماه از رفتن اقایی به یه مسافرت اجباری میگذره و من خیلی دلتنگشم
اقایی اواسط دیماه بود که رفت خارج از کشور و قرار بود برای تابستون برگرده اما کارش جور نشد ولی به امید خدا هفت ماه دیگه بر میگرده ( وای خدا هفت ماه ... صبرم بده !! )  

میدونین این که از هم دوریم واقعا خیلی سخته .. اما من پی بردم که دوری تو هر رابطه ای لازمه و باعث میشه متوجه کلی از مسائل بشی مثلا اینکه چقدر وجود یه فرد با ارزشه و چقدر زندگی بدون اون برات سخت میشه و خیلی مسائل دیگه که هیچوقت متوجهشون نبودی .

با اینکه با اقایی هم تلفنی صحبت میکنم و هم خیلی اس ام اس میدم و تقریبا هر شب به لطف اینترنت کلی باهاش چت میکنم ولی باز اینا ذره ای از جای خالیشو پر نمیکنه ... 
خودمونیما من یکی که اگه اینترنت و این حرفا نبود خل میشدم !!

چند وقت پیش که خونه خالمینا بودم کلی با دختر خالم درد و دل کردم ..
دختر خالم تازه نامزد کرده و نامزدش به خاطر شغلش باید دائم مسافرت کنه و الانم رفته چین واقعا سخته مخصوصا واسه دو نفر که تازه نامزد کردند .. خدا صبرش بده .

پ.ن : خدا همه عاشقایی رو که از هم دورن صبر بده

پ.ن ۲ : زندگی من هر چقدر که لازم باشه برات صبر می کنم تا بیای .. هیچ کس و هیچ چیز نمی تونه تو رو که تنها دلخوشی زندگیمی ازم بگیره

پ.ن ۳ : دوری ، عشق های کوچک رو از بین می بره . ولی به عشق های بزرگ عظمت می ده ، مثل باد که یه کبریت رو خاموش می کنه ولی شعله های اتش رو بزرگتر می کنه .